آویساآویسا، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

آویسا کوچولو

خواب یک فرشته

  لالا لالا بهار اومد چه گُل هایی به بار اومد به پابوس گُل از هر سو صدای جویبار اومد   لالا لالا گُلم نازه که شب هم چشم او بازه! قشنگه، مثل فروردین به دنیا اومده تازه   لالا لالا بهشت من گُل اردیبهشت من خدا با لطف آورده تو را در سرنوشت من   هوا عطر تَنش، از گُل زمین، پیرهنش از گُل بنفشه، گیسش از بارون طبیعت، دامَنش از گُل   لالا لالا هوا خرّم زمین عاشق، گُلا خرّم تَن جوبارها سالم دل گنجشک ها خرّم   لالا لالا تو بارونی گُل سرخ بهارونی به زیر پای تو هر دَم زمین داره گُل اَفشونی   لالا خورشید خوابیده آخه از صبح تابیده دیگه هر چی طلا داشته ...
20 خرداد 1390

تَلَ تَلَ مبارک!!!

سلام به همه دوستای مهربونم. بابت تبریک های تولد خییییییییییلی ازتون ممنونم. دوستتون دارم. پیش نوشت: روز شنبه به خاطر یه اشتباه از طرف مامان نصف عسک هام پاک شد و مامان دو روز مشغول ریکاور کردن عسک ها  بود. تا بالاخره با راهنمایی های داج علی ( داااج علی دوستت داریم )  و با کمک نرم افزار های ریکاوری بالاخره عکس ها برگشتند. بعدش نوبت پرشین گیگ بود که تو آپلود عسک ها بازی در بیاره!!  و بعد از اونم بلاگفا!!! که اگه یکی دوبار همه مطالب آدم رو بر باد نده جای تعجب داره!!! ولی  بالاخره مامان با همه مشکلات جنگید و این آپ پر از عسک رو به شما تقدیم می کنیم. نصف عسک ها رو برای سبک تر شدن صفحه میذاریم توی ادامه مطلب. &n...
16 آذر 1389

تولدت مبارک گل زیبا

انگار این عکس ماله دیروزه!!! کی باورش میشه که ماله پارساله!!! باورمون نمیشه یک سال دیگه هم گذشت! انگار چشم بر هم زدن بود! کنار تو که هستیم گذر زمان نا محسوس میشه. یک سال دیگه با خنده هات خندیدیم و با گریه هات اشک ریختیم.  دخترکم ........ گل زیبا می خوایم بدونی که ما دو تا عاشقانه دوستت داریم و به وجود تو میبالیم. می خوایم بدونی که تو باعث شدی زندگی تو این 2 سال برای ما شیرین تر از قبل بشه هر لحظه  با شیطنت ها و شیرین کاری ها و شیرین زبونی های تو برامون موندگار شده. باورمون نمیشه که داری بزرگ میشی به این سرعت...... کاشکی عقربه های ساعت انقدر شتاب نمیکردند! کا...
11 آذر 1389

آذر زیباترین ماه سال

وارد آذر ماه که میشیم حال و هوای مامان عوض میشه! هر چی به ۱۱ آذر نزدیک میشیم که دیگه دل تو دلش نیست!! یادش میاد که ۲ سال پیش از اول آذر روزها رو روی تقویم بزرگی که به دیوار زده بود خط میزد!! هر روز از خواب که بیدار میشد میدویید و با ذوق روی یه روز دیگه خط می کشید!! بعد می شمرد ببینه چند تا باید بخوابه تا من بیام! من از تو دلش می دیدم و بهش می خندیدم!!! خلاصه که آذر برای مامانی و برای خیلی از دوستاش زیباترین ماهه ساله.               اول آذر تولد هانیا جونه. هانیا جلو دارمونه و اولین  کوچولوی دو سالمونه هانیا دوستت داریم تولدت مبارک بعدش نوبت آنیسا ی ...
2 آذر 1389

خانم کوچولوی بزرگ

سلام به همه دوستای مهربونم. چند روزیه فکرم مشغوله. همش دارم فکر می کنم که بزرگ شدم یا کوچولو ام؟!!! آخه کم کم داره 2 سالم میشه و وقتی یادم به بچگی هام می افته : وااااااااااااای نه دیگه انقدر بچگی!!! (خودمونیم چه زشت بودم!!! ) مثلا اینقدری: یادم میاد که کار زیادی نمیتونستم بکنم و مثلا غلط زدن برام یه موفقیت چشمگیر بود . و وقتی آغون واغون می کردم مامانی تو عرش سیر می کرد!!! بعد می بینم الان تو هر سوراخ سمبه ای که بخوام سر می کشم و مدام دارم با شیرین زبونی هام دل می برم!! اون روزا فقط گریه می کردم و مامان همیشه مواظبم بود. حالاانقدر بزرگ شدم که  منم خیلی مواظب مامانم و اگه ...
22 آبان 1389

من و ابوستل

سلام. امیدوارم حال همه دوستای گلم خوب باشه حال منم شکر خدا خوبه. امروز صبح مامان بهم گفت که میخوایم بریم خونه خاله فهمیه. منو میگی؟ ذوقی کردم بیا و ببین و همش می گفتم بریم پیش ابوستل. خلاصه لباس پوشیدیم و رفتیم اونجا. کلی با ابوستل جون بازی کردم و بین خودمون بمونه کلی هم صاحب اسباب بازی های اون طفلی شده بودم و نمیذاشتم به هیچی دست بزنه!!! بهش می گفتم گل پسر ! اینم تو حیاط ابوستل ایناس از دیدن انار ها روی دخت ذوق زده شدم! این روزا تو خونه راه میرم و برای خودم و مامانی کنسرت اجرا می کنم و کلی به مامان حال میدم! اینم نمونه اش: سوسن خانوم چش عسلی میخوام بیام در خونتون ...
5 آبان 1389

اولین دیدار با هامان

سلام دوستای خوبم. به خاطر احترام به نظر دوستای گلمون که از رنگ قالب قبلی انتقاد کرده بودند این قالب رو درست کردیم  عکسش رو ببینین تو رو خدا!!! چه بلاهایی که این مامان سر من در نیاورد!!!   خاله نازنین عزیز هم برامون گوگل ریدر رو راه انداخت. مرسی خاله جون دوووووستت داریم دیروز جمعه رفتیم خونه داج علی برای دیدن هامان فسقلی . اول قرار بود عصر بریم ولی صبح رفتیم و کلی زحمت دادیم. من تیپ پسرونه زدم. مهسا چند بار به مامان گفته بود یه بار برای آویسا لباس پسرونه بخر و چون مامان پشت گوش می انداخت خودش دست به کار شد و این لباس های گوشجل رو برام خرید. مرسی مهسا جون. اینم آویسا قبل از رفتن: مامان :آویس...
1 آبان 1389

از همه جا

سلام سلام صد تا سلام. حالتون خوبه؟ من که خوبه خوبم و همش در حال افزودن به اندوخته دانستنی هام هستم اونم از طریق تجربه هر چیزی که فکرش رو بکنین. چند روز پیش مامانی منو با سه چرخه برد خونه مامان جون شیرین. که این عمل توسط مامانی که از پیاده روی به شدت بیزاره واقعا اقدامی متهورانه بود!! اینم یه عکس از این اقدام تاریخی! و من خونه مامان جون حسابی آب بازی کردم . چون هوا داره کم کم سرد میشه مامان اجازه داد برای بار آخر توی تابستون امسال  یه دل سیر بازی کنم. امروز صبح خاله فهیمه دوست جون مامان اومد خونمون. و من با نی نی خوشگلش ابوستَل (ابوالفضل) حسابی بازی کردم. و البته یه کم هم سرش ...
29 مهر 1389

قدمت مبارک پسر دایی

سلام دوس جونای عزیزم. خبر خوششششششششش قدم نو رسیدمون مبارک شد. روز پنج شنبه 22 مهر یه گاگا پسر خوشجل به نوه های باباحاجی مون اضافه شد. به خاله لیلا و داج علی و هاتف جون خییییلی تبریک می گیم. متاسفانه ما هنوز نتونستیم بریم خونشون و بهش سر بزنیم. ولی در اسرع وقت خواهیم رفت.  مامانی دوربین رو توسط مامان جون شیرین فرستاد خونه دایی تا از هامان جون برامون عکس بگیرن و تا خودمون بریم ببینیمش دلمون آب نشه. از اونجایی که به قول مهسا جون ژن خوشگلی توی ما ارثی هستش این فسقلی هم این ژن رو از دایی به ارث برده و خیلی نااازه! هر گونه شباهت با خاله لیلا تکذیب می شود! اینم عکس گل پسرمون در یک روزگ...
25 مهر 1389

روز جهانی کودک+ روز ملی دختر

سلام. دیروز روز جهانی کودک بود. داشتم فکر می کردم چرا یه روز اسمش شده روز کودک؟ یعنی فقط توی همین یک روزه که بچه ها دیده میشن؟؟ توی همین یک روزه که همه به حقوق ما فکر می کنن؟ و بعد به این نتیجه رسیدم که باز اگه توی همین یک روز هم فکر بکنن جای شکرش باقیه!!! من یه کودکم. با یه دنیا ی کوچیک و زیبا. مامان و بابا برام یه دنیای شادِ شاد با رنگ های قشنگ آرزو می کنن. و دنیای من انقدر کوچیکه که با یه تاب عباسی و سرسره و الا کلنگ و یا با یه بستنی و یه ژله توت فرنگی صدای خندم توی همه جاش پیچیده میشه. مگه ما بچه ها چی می خوایم؟ چرا برای بعضی از بزرگترا انقدر سخته که دنیای کوچولوی ما رو شاد کنن...
17 مهر 1389